استرس، دل‌شوره و نگرانی؛ روی کودکان تاثیر منفی نگذاریم.

این داستان استرس، چه در خود جامعه و چه در فضای آموزشی، داستانی پرماجراست.
به زبان فردوسی، یکی داستانی‌ست‌ پر آب چشم. که امروز به بخشی از آن می‌پردازیم. جایی که مبتلابه بسیاری از خانواده‌هاست.

«وقتی من سوال‌هایی را از فرزندم، می‌پرسم، به‌خوبی جواب می‌دهد. اما وقتی معلمش، همان سوال‌ها را می‌پرسد، دچار استرس می‌شود و پاسخ‌ها را فراموش می‌کند. چه باید بکنم که استرس از وجود فرزندم دور شود؟»

علت چنین وضعیتی چیست و چگونه می‌توان بهبودش بخشید؟
دلیلش چیست ‌که فرزندانمان در چنین مواقعی یا اصولا در برخی موقعیت‌ها دچار استرس می‌شوند؟
از این سوال به دو پرسشی کلی‌تر می‌رسیم:

  1. علت استرس چیست؟
  2. نحوه‌ی انتقال استرس به دیگران (استرس‌زایی) چگونه است؟

در مورد سوال اول می‌توان گفت که نه فقط در کودکان، بلکه در هر انسانی، ترس عامل اصلی استرس است.
اما ترس از چه چیزی یا چه چیزهایی؟

در حالت کلی و معمولا انسان در چند حالت دچار استرس می‌شود که دو مورد آن شایع‌تر است
۱ – در معرض آسیب احتمالی از سوی نیرویی باشد که قدرتش در مقابله با آن کم است. (انواع مختلف بیماری، افراد زورگو، حیوان وحشی)
۲ – از دست دادن موقعیتی که برایش اهمیت دارد: در برابر معلم / سخنرانی / دفاع از پایان‌نامه / امتحان؛ در فوتبال و هنگام زدن پنالتی / ترس از فقدان و از دست دادن چیزی / تغییر نظر این یا آن فرد یا گروه درباره‌ی او / و سایر موارد …

به سوال اول بر‌گردیم.


اولا اصلی‌ترین دلیل وجود مدرسه و این‌که لازم است فرزندانمان به مدرسه بروند (حتی اگر خودمان هم بتوانیم به خوبی به آنان درس بدهیم) این است که کودکان در مدرسه و خارج از محیط و فضای خانه‌ی خود، تعاملات اجتماعی با دیگران در گروه‌های بزرگتر جامعه را تمرین می‌کنند و یاد می‌گیرند. ارزش این یادگیری چند برابر ارزش دانش و آموخته‌های علمی‌ست که فرامی‌گیرند.


اما چرا کودک در برابر پرسش‌های معلم استرس می‌گیرد؟ از چه چیزی می‌ترسد؟ چرا از مادر نمی‌ترسد؟


خوشبختانه اکنون تقریبا در همه‌ی دبستان‌های ایران، آموزگاران رفتار مهربانانه‌ای با کودکان دارند. این مهربانی برای دانش‌آموزان کلاس اول بسیار بیشتر است. سرچشمه‌ی این مهربانی با کودکان در خود کودکان و معصومیت کامل آنان است.
بنابراین، بسیار بعید است که کودک شما به دلیل ترس از تنبیه‌شدن دچار استرس شود و مطالب را فراموش کند. بابراین او اگر دچار استرس می‌شود؛ از چیز دیگری می‌ترسد. اما چه چیز؟

به نظر ما چند عاملِ جدا از هم باعث ترس کودک شما می‌شود که فقط یکی از آن‌ها ترس است. ترس از فقدان. ترسِ از دست دادن چیزی. اگر رفتار معلم مهربانانه و از تهدید خالی باشد (که معمولا چنین است) منشاء چنین ترسی در خود خانواده است. و در اکثر موارد این مادران هستند که ناخواسته (و متاسفانه گاهی به عمد، البته با نیت خوب و تدبیر غلط) چنین ترسی را به کودک منتقل کرده‌اند.
وقتی شما در خانه مطلبی را به کودک می‌آموزید، کودک می‌داند که اگر هر چقدر هم به پرسش‌ها پاسخ غلط بدهد یا اصلا درس را نخواند و خلاصه هرچه مادرش را ناراحت کند، او را به‌خاطر این کارها از دست نمی دهد و ذره‌ای از محبت مادر نسبت به او کم نمی‌شود. بنابراین با خیال راحت به پرسش‌های مادر پاسخ می‌دهد. چون مادرش را دوست دارد و می‌خواهد او را خوشحال کند.
اما در مورد معلم، همیشه چنین نیست.
می‌ترسد او را از دست بدهد / نظر معلم / موقعیت در برابر همشاگردی‌ها

همه‌ی این ها برای آن است که شما آموخته‌ها را مهم‌تر از هر چیز می‌دانید و این را به او انتقال داده‌اید.

ولی اگر او بداند که یادگیری این یا آن مطلب، خوب است اما زیاد مهم نیست، در مواجهه با هیچ سوالی توسط معلم استرس نمی‌گیرند. زیرا می‌دانند که اگر هم جواب سوال را بلد نباشند، خیلی زود معلم یا یکی دیگر از دوستانش خواهند گفت و او یاد می‌گیرد. در این صورت او خواهد دانست که موقعیتش نزد معلم و دوستانش خللی ایجاد نشده است. زیرا برخی سوال‌ها هستند که او می‌داند و ممکن است دیگران به خوبی او ندانند.
مهم این است که دانش‌آموز از یادگیری لذت ببرد و برای مادران نیز همین نکته در اولویت باشد.

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *