تمرین خوش‌نویسی از چه پایه‌ای انجام شود؟ آیا تاکید بر آن از پایه‌ی اول ضرورت دارد؟

✍️ سلام
از هیچ پایه‌ای لازم نیست.
در پایه‌ی اول که اصلا و در پایه‌ی دوم هم بهتر است نباشد.
از سوم به بعد هم در صورت علاقه‌ی خود دانش‌آموز مثل سایر کلاس‌های هنری با آن برخورد کنید.
خوشنویس بودن خوب است ولی اصلا لازم نیست. ربطی به درست نوشتن و فارسی و ذوق و توان ادبی هم ندارد.
البته خوش‌خط بودن بسیار خوب و حتی لازم است. ولی خوش‌خط بودن که نتیجه‌ی مرتب‌نویسی است (و با دقت و تمرین حاصل می‌شود) با خوشنویسی که می‌تواند یک هنر باشد تفاوت دارد.

سیدرضا تهامی

فرزندم امسال کلاس اول می‌رود ولی شعرها را زود فراموش می کند. برای حافظه‌ی او چه کاری از دست ما برمی‌آید؟

✍️ سلام
حتی اجبار بچه‌های دبستانی به حفظ کردن شعر (و هر نوع حفظ‌کردنی دیگر) نیز اشتباه است، چه رسد به پیش از دبستان.
کودک زمانی یک شعر را می‌تواند به خاطر بسپارد که آن را در فرآیندی لذت‌بخش و شبیه به بازی شنیده و تکرار کرده باشد.
مانند روندی که در کتاب های پیش‌آوایی وجود دارد.
در هر صورت این کار باید از سوی خود او داوطلبانه و از سر شوق باشد.
اصولا توجه به حافظه‌ی کودک و هر نوع کاری برای تقویت حافظه‌ی او، یک عمل اشتباه و ضدآموزشی‌ست و در آینده‌ی کودک تاثیر منفی خواهد گذاشت.

سیدرضا تهامی

فایده‌های کتاب‌های رنگ‌آمیزی برای کودکان

نقاشی و رنگ‌آمیزی از آغاز زندگی انسان‌ها در جان و روان آن‌ها و کار و فعالیتشان نمودی آشکار و مهم و حتی تعیین‌کننده داشته است.
نقاشی‌هایی که روی دیوار غارهای بسیار قدیمی و باستانی نقش بسته است (نتیجه‌ی کار انسان در ده‌ها هزار سال قبل) گویای همه چیز است.
نقاشی‌های اجداد ما جزیی از کار و شکارشان بوده است. آنان ابتدا تصویر شکار را روی دیوار غارها می‌کشیدند. سپس با تیر به آن‌ها می‌زدند و اعتقاد داشتند که این کار سبب پیروزیشان در نبرد و شکار فردا می‌شود.
اگر نیرویی که از این اعتقاد برمی‌خاست و سرمستی ناشی از آن نبود، بی‌شک آنان در شکار ناکام می‌ماندند و دفعات دیگر دنبال نقاشی نمی‌رفتند. اما وقتی این کار هزاران سال ادامه می‌یابد، یعنی تاثیرش بسیار تعیین‌کننده بوده است.
کار خوب هنری در دنیای امروز نیز، نه از نظر شکلی و ظاهری که از درونمایه و محتوای اصلی، همان نقش را دارد و سرمستی ناشی از انجام خوب آن، می‌تواند انسان را در همه‌ی آن‌چه به جان و جهانش مربوط می‌شود به شادی و موفقیت برساند.
رنگ‌آمیزی به دلایلی که خواهیم گفت یکی از مهارت‌های هنری‌ست که انجام آن می‌تواند نیرویی عظیم در جان انسان ایجاد کند و او را در مواجهه با پستی و بلندی زندگی یاری دهد.

خلق دوباره‌ی جهان


کودک با رنگ‌آمیزی، جهان خود را خلق می‌کند. این فعالیتی است که هم به شدت جذاب است و هم به راحتی با آن وفق می‌یابد و بدان علاقه‌مند می‌شود. فقط مقوله‌ی انتخاب رنگ برای آن‌ها، خود دنیا و چالشی جذاب است. البته اصلا لازم نیست که انتخاب رنگ‌ها توسط او دقیقا مانند جهان واقعی باشد. لازم هم نیست کاملا مخالف جهان واقعی باشد. اما قطعا لازم است آن طور باشد که خود کودک دوست دارد.
بگذارید او طورِ خودش جهانش را رنگ کند.

فایده‌های رنگ‌آمیزی

  • افزایش مهارت او در رنگ‌آمیزی به افزایش تمرکز و دقت او در کارها می‌انجامد. هم‌زمان استرس را در او کاهش می‌دهد.
  • رنگ‌آمیزی، خلاقیت کودکان را پرورش می‌دهد. آن‌ها در انتخاب رنگ و نیز انتخاب الگوی رنگ‌آمیزی (خط‌خطی، زیگزاگ، سایه زدن و …) بینش و تصور خود از جهان را به نمایش می‌گذارند.
  • رنگ‌آمیزی می‌تواند آن‌ها را به ابتکارهای ویژه در رنگ‌آمیزی آن‌طور که خود کشف می‌کنند، رهنمون شود. چنین روش‌هایی را بگذارید خودش کشف کند.
  • رنگ‌آمیزی ظرافت رفتار کودک را بیش‌تر می‌کند و مستقیما بر منش او اثر می‌گذارد.
  • کودک (و بزرگسال) هنگام رنگ‌آمیزی انرژی خود را در کاری لذت‌بخش تخلیه می‌کند.
  • تمرین دست‌ورزی، ایجاد هماهنگی بین چشم‌ها و دست، تسلط بر عضلات، تسلط روی خط، … از جمله ثمرات رنگ‌آمیزی در پرورش جسمی کودک است.
  • در پرورش ذهنی نیز، رنگ‌آمیزی به طور اعجاب‌آوری آستانه‌ی تحمل کودک (و بزرگسال) را بالا می‌برد. دقت و اعتماد به نفس کودک افزایش می‌یابد. تخیلاتش تقویت می‌شوند و خواسته‌هایش را بهتر بیان می‌کند.
    شاید مهم‌تر از همه این‌که: به عنوان یک بازی جذاب دارد لذت می‌برد.

انتشارات دبستانک ۲۴ کتاب رنگ‌آمیزی کودک به نام گوشرنگ دارد که درباره ۲۴ حیوان مختلف است. این کتاب های کودک داستان و رنگ آمیزی هستند. آن‌چه در این کتاب‌ها مهم است این است که او بهتر بشنود و آن‌طور که دوست دارد رنگ کند.

تقویت درک مطلب چگونه به تقویت ریاضی کمک می‌کند؟

تقویت درک مطلب چگونه به تقویت ریاضی کمک می‌کند؟

بسیار شنیده‌ایم که دانش‌آموزان این پایه یا آن پایه، این مدرسه یا آن مدرسه، این مقطع یا آن مقطع در ریاضی ضعیف هستند. امّا ما می‌گوییم ضعیف نیستند!
یک اسکناس ده هزار تومانی به یکی از همین دانش‌آموزان بدهید و بگویید برود از مغازه‌ی سر کوچه، دو کیلو قند بخرد که به طور مثال کیلویی ۲۵۰۰ تومان است. چهار دفتر پانصد تومانی، دو خودکار دویست تومانی و سه بستنی ۴۰۰ تومانی هم بخرد و بقیّه‌ی پول را بگیرد و بیاورد.
بیش‌تر همین دانش‌آموزانی که می‌گویید ریاضی آن‌ها ضعیف است، همین مسئله را که شش خط راه حل دارد به طور عملی خیلی راحت حل می‌کنند و اگر مغازه‌دار بخواهد مثلاً ۱۲۰۰ تومان به آن‌ها پس دهد، از او، دویست تومان دیگر را هم مطالبه می‌کنند. این ماجرا نشان می‌دهد دانش‌آموز خودش می‌تواند حساب کند و ریاضی‌اش خوب است.
امّا اگر برای همین دانش‌آموز، همین مسئله را روی کاغذ بنویسید تا حل کند،
ممکن است مدّتی با آن کلنجار برود و سرانجام نتواند.
همه می‌دانیم علّت آن چیست. بله، سوادِ خواندن او ضعیف است. دانش‌آموز در مقابل خود تعدادی حروف و کلمه‌ها و اعداد می‌بیند و خیلی راحت نمی‌تواند ارتباط آن‌ها را بیابد. به عبارت ساده‌تر مهارت خوانداری او ضعیف است. تقویت این مهارت می‌تواند به بهبود سریع وضعیّت او در درس ریاضی منجر شود. مشابه همین روند در درس علوم و سایر درس‌ها صدق می‌کند. برای یادگیری باید خواند و برای خواندن نیز باید «سواد» داشت. نه فقط سوادِ روخوانی بلکه «سوادِ خواندن» از همان جنس که گفتیم.

مگر دانش‌آموزان سواد خواندن ندارند؟
پاسخ به این پرسش، هم مثبت است و هم ممکن است منفی باشد.
آن‌چه در جامعه به عنوان سواد‌ داشتن و توانایی خواندنِ یک نوشته‌ مشهور است، در واقع روخوانی است، نه سواد خواندن. مثلاً دانش‌آموز کلاس سوم می‌تواند یک مطلب در سطح کتاب سوم دبستان را بخواند، امّا آیا معنا و اهداف آن نوشته را کاملاً درک می‌کند؟ می‌توانیم بگوییم روخوانی او خوب یا بد است (اگر واژه‌ها را درست یا غلط بیان کند)، امّا سواد خواندن از جنس درک و تفسیر و ارزیابی مطلب است. به بیان ساده تر سواد خواندن همان درک مطلب است.
صحیح خواندن و فهمیدن، اوّلین مرحله از یادگیری است. دانش‌آموز باید بتواند متن را تحلیل و تفسیر کند، اطّلاعات آن را پردازش کند و به استنتاج‌های معیّنی برسد تا سرانجام این مطالعه و پاسخ به تولید فکری منجر شود. این توانایی، یکی از مهم‌ترین آموخته‌هایی است که دانش‌آموز در طول یادگیری خود کسب می‌کند و در رشد او در زمینه‌ی عقلی و اجتماعی و عاطفی تأثیر دارد.

کتاب‌های سواد خواندن انتشارات دبستانک برای کودکان اول تا ششم دبستان بر اساس داستان‌هایی از کلیله و دمنه، سعدی و مولانا نوشته شده‌اند. این کتاب‌ها علاوه بر تقویت درک مطلب به روخوانی و روان‌خوانی کودکان دبستانی نیز کمک می‌کنند. درا دامه این شش کتاب را ببینید.


موقع انجام تکالیفش مدام از من می‌خواهد که کنار او بنشینم. چه باید بکنم.

فرزندم موقع انجام تکالیفش مدام از من می‌خواهد که کنار او بنشینم. چه باید بکنم؟

این حالتی که فرزند شما پیدا کرده است ناشی از روش و عملکرد خودتان است. چرا دانش‌آموز حس نیاز به استقلال برای انجام کارهای خودش را ندارد؟ اگر بخواهید این مساله را درست کنید، یک موضوع مفصل دیگری است.

اما حالا چه کنید؟

شما کنار او بنشینید اما کار خودتان را بکنید. یک کاری انجام دهید. مثلا کتابی بخوانید. آموزشی را پیگیری کنید. یا هر کار دیگری که نیاز به نشستن و تمرکز داشته باشد.

اما همیشه این کار را نکنید

این موضوع را به شکل قاعده درنیاورید.

دنبال فرصت بگردید که قبل از این که فرزندتان بگوید پیش من بنشین، خودتان بگویید که بیا تکالیفت را انجام بدهیم. ببینم چطور انجام می‌دهی.

این کار به شما این فرصت را می‌دهد که روزهای دیگر به او بگویید که امروز فرصت ندارم و من هم باید مثل تو کار خودم را انجام دهم. حتی می‌توانید وسط کارتان از او درباره‌ی کار خودتان سوالی بپرسید. و این امکان را به او می‌دهید که او هم در صورت نیاز از شما سوالی بپرسد.

مطمئن باشید که این روش که هنگام انجام تکالیف مدام کنار فرزندتان بنشینید حتی برای آموزش کودک پیش از دبستان هم غلط است.

مثلا ما در کتاب‌های پیش از دبستان هم  بالای هر صفحه از کودک خواستیم فعالیتی را در آن صفحه انجام دهد و از مربی یا والدین می‌خواهیم که موقع انجام آن تمرین فرزندش را به حال خود بگذارد تا او به تنهایی از عهده‌ی آن کار برآید.

نکته این‌جاست که این حس که کودک ببیند خودش دارد کاری را انجام می‌دهد، مهم‌تر از انجام آن کار است. این استقلال و توانمندی برای او لذت‌بخش و خوشایند است.

اما این‌طور برخورد نکنید که مثلا به آشپزخانه یا اتاق دیگر بروید و با او برخورد تندی نکنید که من کار دارم و نمی‌توانم پیش تو باشم. پیش او بنشینید اما به او باج ندهید. بگذارید بداند خودتان هم آن‌جا کار دارید و دارید کاری را انجام می‌دهید. اما در مواقعی که فرزندتان نمی‌خواهد و نمی‌گوید که پیش من بنشین، گاهی خودتان داوطلبانه کنار او بنشینید و درباره‌ی کارهایی که انجام می‌دهد اظهارنظر کنید و او را تشویق کنید.

سیدرضا تهامی

سوالات خود را در قسمت دیدگاه ها بپرسید. حتما پاسخ می دهیم.

بدن سالم زندگی زیبا

بدن سالم، زندگی زیبا – قسمت اول – فرزندانمان به ما نگاه می‌کنند

#دوشنبه_مقاله_دبستانک

♦️ بدن سالم، زندگی زیبا
قسمت اول

💚 فرزندانمان به ما نگاه می‌کنند

بیایید اولین قسمت از سلسله مطالب #بدن_سالم_زندگی_زیبا را با مرور پاسخ‌های یک نظرسنجی آغاز کنیم. این نظرسنجی چند روز پیش در اینستاگرام دبستانک منتشر شد.

🔷 سه سوال پرسیده بودیم:
۱. میزان تحرک و فعالیت بدنی فرزند شما در روز چقدر است؟
کمتر یا بیشتر از یک ساعت
۲. میزان تحرک و فعالیت بدنی خود شما به عنوان یک بزرگسال در روز چقدر است؟ این فعالیت شامل ورزش، پیاده‌روی و … می‌تواند باشد.
۳. بین پاسخ سوال اول و دوم چه رابطه‌ای برقرار است؟
آیا هر دو پاسخ یکسان بودند یا ارتباط معکوسی بین آن‌ها وجود دارد؟

🔷 اکنون پاسخ‌ها را مرور کنیم.
حدود ۷۰ درصد از بزرگسالان گفتند که فعالیت بدنی آن‌ها کمتر از یک ساعت در روز است.
حدود ۴۰ درصد از کودکان نیز فعالیت بدنی کمتر از یک ساعت در روز دارند.
حدود ۶۶ درصد از پاسخ‌ها برای هر دو سوال یکسان بود.

در این مطلب فقط می‌خواهم به آخرین پاسخ توجه کنید. در مطالب بعدی به واسطه دو سوال اول خواهیم پرداخت.

🔷 چند وقت پیش با مادری صحبت می‌کردم که دوست داشت فرزندش کتابخوان باشد و از این گله‌مند بود که چرا اینطور نیست و از من راهنمایی می‌خواست. اولین سوال من از ایشان این بود که خودتان این روزها چه کتابی می‌خوانید؟ پاسخ جالب بود! گفتند «از زمان به دنیا آمدن فرزندم، فرصت نکرده‌ام به جز یکی دو کتاب بخوانم». به این دوستمان توصیه کردم ابتدا به کتابخوانی خودتان بپردازند و درباره‌ی این موضوع با همسرشان نیز صحبت کنند.

درباره‌ی تحرک بدنی کودکان نیز نمی‌توانیم از آنها انتظار داشته باشیم در خانه‌ای که به این موضوع پرداخته نمی‌شود، عملکرد خوبی داشته باشند. کودکان پدر و مادر را الگوی خود قرار می‌دهند.
با این مقدمه از شما دعوت می‌کنم این سلسله مطالب را دنبال کنید. هر هفته دوشنبه‌ها قسمتی از آن منتشر خواهد شد.

برای شروع چند دقیقه به این سوال‌ها فکر کنیم و پاسخ آنها را به اشترک بگذاریم.

✅ به طور معمول روزانه چند دقیقه تحرک بدنی دارید؟ این تحرک می‌تواند شامل ورزش و نرمش، پیاده‌روی، دویدن یا حتی رقصیدن باشد. اگر یک یا چند فرزند دارید، این سوال را از آنان نیز بپرسید و پاسخشان را بنویسید. کنید درباره‌ی جزییات فعالیت‌های برای روزانه‌ی خود برای ما بنویسید. فراموش نکنید که پاسخ‌های شما می‌تواند به سایر دبستانکی‌ها کمک کند. منتظرتان هستیم.

مهرزاد کریمی

اتکا به نفس

دبستانکی‌ها اتکا به نفس دارند

#شنبه_مقاله_دبستانک

پیش از این دیدیم که دبستانکی‌ها در همه‌ی کارها هم تاب‌آوری دارند و هم خوش‌بین هستند.
اکنون می‌گوییم دبستانکی‌ها اتکا به نفس دارند. این را از کجا می‌گوییم؟ چه شرایطی برای داشتن اتکا به نفس ضروری است؟

📘 احترام به قوانین و جمع


زندگی جمعی انسان‌ها نه چون جانوران بر اساس غریزه و ناخودآگاه، که کاملا آگاهانه و هدفمند است.
همه‌ی افراد در جوامع انسانی مکلف هستند به قوانین رسمی و عرفی در ارتباط با سایر انسان‌ها احترام بگذارند و آن‌ها را رعایت کنند.
مهم‌ترین و بهترین حرکت‌های انسانی نیز حرکاتی است که جمعی انجام می‌شود و هر چه تعداد افراد یک جمع بیشتر باشد نتایج دامنه‌دارتری حاصل می‌شود.

📗 حرکت جمعی و حفظ هویت فردی


حرکت جمعی به معنای نفی هویت فردی نیست و حتی تاییدکننده‌ی آن است.
حرکت یک جمع متحد وقتی به بهترین نتایج می‌رسد که حرکت‌های فردی در آن جمع، نه به صورت دنباله‌روانه که همراه با سلسله تصمیم‌های فردی در تک تک افراد آن جمع باشد.
ممکن است ظاهرا جمع این دو حالت، نشدنی به نظر برسد اما چنین نیست. بازی فوتبال می‌تواند مثال مناسبی در این زمینه باشد. در فوتبال آن‌چه در درجه‌ی اول قرار دارد، نتیجه‌ای است که یک تیم می‌گیرد نه بازی خوب یا بد تک تک بازیکنان. در عین حال، بازی هر یک از بازیکنان در هر پستی که هستند به طور جداگانه نیز مشاهده، تحلیل و ارزیابی می‌شود.

📕 تاثیر متقابل: حرکت جمعی / حرکات فردی


بازیکنان یک تیم فوتبال، هر کدام در پست خاصی بازی می‌کنند. هر کدام وظایفی دارند که با وظایف دیگران فرق دارد. اما همه‌ی آن‌ها طبق برنامه و تاکتیکی‌ که مربی تیم تعیین می‌کند، عمل می کنند
چند حالت در ارتباط متقابل وظایف فردی و کار تیمی قابل مشاهده است.
الف. وظایف فردی هر کس در ارتباط با وظایف دیگران است و هم‌دیگر را تکمیل می‌کنند
ب. گاهی برخی از بازیکنان وظیفه‌ی خود را بهتر از دیگران انجام می‌دهند.
ت. گاهی یک تیم بد بازی می‌کند اما یکی دو نفر در پست‌های خود بسیار می‌درخشند.
ث. گاهی یک تیم بسیار خوب بازی می‌کند اما یکی دو نفر در انجام وظایفشان ناتوانند.
ج. گاهی یک نفر آن‌چنان می‌درخشد که به لطف کار او تیم پیروز می‌شود.
چ. گاهی تیم بسیار خوب بازی می‌کند اما به دلیل اشتباهات فاحش یکی دو نفر، ناکام می‌ماند.
این فهرست را باز هم می‌توان خیلی بیشتر ادامه داد اما این جا فقط می‌خواستیم اهمیت کار فردی را در یک گروه نشان دهیم و بدانیم که هر یک از ما باید فردی باشیم که کار خودمان را، کار خودِ خودمان در یک گروه کوچک یا بزرگ انجام می‌دهیم. خودمان هم انجام می‌دهیم.

📒 «دنباله‌روی» از دیگران مغایر با کار گروهی است.


ممکن است در مواردی و در ابتدای یک کار ما به کار دیگران نگاه کنیم تا فوت و فن آن را یاد بگیریم. اما این روش فقط در ابتدای کار است و هر کس در ادامه باید به این باور برسد که دیگر خودش می‌تواند وظیفه‌ی خود را انجام دهد. به این باور می‌گوییم اعتماد به نفس یا اتکا به نفس و یکی از مهم‌ترین آموزش‌های ما به دانش‌آموزان می‌تواند و باید این باشد که آنان را متکی به نفس بار آوریم.
بدون اتکا به نفس، کار خوب فردی شکل نمی‌گیرد و در نتیجه به کار گروه نیز لطمه وارد می‌شود.

📘 هم‌خوانی کار جمعی و هویت فردی


هر فرد در صورت دنباله‌روی از دیگران، هم به خود ضربه می‌زند و هم به آن‌هایی که دنبالشان راه افتاده است. مثلا در یک برنامه‌ی کوهنوردی افراد گروه در یک خط و دنبال هم رو به بالا می‌روند و بعد پایین می‌آیند. اما این دنبال هم رفتن به معنای دنباله‌روی نیست زیرا وقتی مثلا هفده نفر دنبال یک نفر دارند از کوه بالا می‌روند، هر هفده نفر در همه‌ی مراحل برنامه، آماده و حاضر به یراق هستند تا برای رفع هر مشکل احتمالی اقدام کنند. همه‌ی افراد خود را ملزم می‌دانند مراقب همه‌چیز باشند اما بیهوده دخالت نمی کنند.
در هر کار جمعی خوب، دو چیز با هم هم‌خوانی دارند: متابعت افراد از کار گروهی و هویت خاص هر فرد گروه

📗 برای این‌که هر فرد بتواند تعامل فعال با دیگران باشد باید اتکا به نفس را در خود پرورش دهد تا بتواند از عهده‌ی انجام وظایف خود در کار گروهی برآید.

✍️ سیدرضا تهامی

گوی بلورینِ پیوند

گوی بلورینِ پیوند (خاطر‌ه‌‌ای از کوچه‌ی بغلی)

من امید هستم. معلم ریاضی در مقطع متوسطه در شهر کرج. زندگی متوسطی داریم و برای تامین هزینه‌های زندگی گاهی کارهای پروژه‌ای برای یک شرکت مهندسی هم انجام می‌دهم. همسرم خانه‌دار است و دخترم مانلی کلاس دوم دبستان.

🔺 در ایام کرونایی زندگی‌ ما تغییرات زیادی کرده بود.
من از خانه با دانش‌آموزان در ارتباط هستم و دخترم مانلی با تلفن همراه همسرم با خانم عابدی معلمشان، درس‌هایش را پیش می‌برد. در چند ماه گذشته متوجه چیزهایی شدم که طی ده سال زندگی مشترک با همسرم اصلا به آن‌ها دقت نکرده بودم.

به نظرم رسید همسرم زمان خیلی زیادی را صرف انجام امور مربوط به خانه و دخترمان می‌کند و از قبل هم با نبودن من در خانه مسئولیت زیادی بر دوشش بوده و خیلی خسته شده‌ است. می‌بینم که مانلی هر وقت کاری دارد یا حوصله‌ش سر می‌رود، سریع سراغ همسرم می‌رود و از او می‌خواهد که برایش کاری کند.

🔦 یک بار داشتم کتابی را می‌خواندم که جرقه‌ای در ذهنم زده شد. تصمیم گرفتم کمک کنم که همسرم بتواند حداقل دو سه ساعت در هفته را فقط و فقط با خودش بگذراند. بدون این‌که نگران من یا مانلی باشد. مانلی را صدا زدم و از او خواستم که هر تفریح و فعالیت جالبی را که می‌توانیم دوتایی انجام بدهیم بگوید تا روی کاغذ بنویسم. شاید باورتان نشود ولی در عرض یک ساعت، حدود پنجاه تا ایده به ذهنمان رسید. ایده‌ها را در تکه کاغذهای کوچولو پاکنویس کردیم و کاغذها را بعد از تا کردن در یک گوی شیشه‌ای انداختیم که از آشپزخانه برداشته بودیم.

ایده‌ها خیلی جالب و بامزه بودند. همه جور چیزی میانشان پیدا می‌شد‌. دوچرخه‌سواری در پارک، رفتن به موزه، کیک درست کردن برای مامان، پیاده‌روی طولانی همراه با خوردن بستنی، رفتن به تئاتر، دوختن یک عروسک پارچه‌ای، تغییر چیدمان یک قسمت از خانه و کلی کارهای جالب دیگر که من و مانلی دوست داشتیم دوتایی با هم انجامشان دهیم. قرار شد بعدازظهر دوشنبه‌ها مخصوص من و مانلی باشد و مامان بتواند برای آن قسمت از روز هر برنامه‌ای که می‌خواهد بچیند و انجام دهد.

طی دو ماه پس از آن روز؛ ظهرهای دوشنبه پس از ناهار و شستن ظرفها، من و مانلی سراغ گوی شیشه‌ای‌ می‌رفتیم و یکی از کاغذها را بیرون می‌آوردیم تا یک بعدازظهر هیجان‌انگیز برای خودمان بسازیم.
دیروز هم دوشنبه بود. همسرم برای یک پیاده‌روی تنهایی بیرون رفته بود. وقتی برگشت دید که ما برای سورپرایز او یک شام عالی درست کرده‌ایم.

🌹 البته او هم در شگفت‌زده کردن ما کم نگذاشت‌. یک دسته‌گل و یک گوی شیشه‌ای خریده بود. من و مانلی با تعجب به هم نگاه کردیم. بعد از خوردن شام خوشمزه، همسرم گوی را آورد روی میز و گفت که لطفا ایده‌هایتان را برای خوش‌گذرانی‌های سه‌تایی برای بعدازظهرهای جمعه بنویسید.

💚 بله… آن ایده کار خودش را کرده بود!

امید نجفی‌منش

هیچ کاری نکنید

هیچ کاری نکنید!

در دنیای امروز با این همه ابزارهای فناوری مانند گوشی موبایل، لپ‌تاپ، تلویزیون و … «هیچ‌‌ کاری نکردن» به یکی از سخت‌ترین کارها تبدیل شده است.

🔷 ابتدا به پاسخ این سوال فکر کنید:


امروز و روز گذشته را در ذهن‌تان مرور کنید. چه کارهایی انجام داده‌اید؟ آیا در لابه‌لای کارهایتان می‌توانید حداقل نیم ساعت را پیدا کنید که جایی نشسته باشید و هیچ کاری نکرده باشید؟ وقتی می‌گوییم هیچ کاری، یعنی حتی پرسه‌های بی‌هدف و همین‌طوری! در گوشی موبایل هم نداشته باشید.
به خاطر آوردید؟ چنین زمانی را داشته‌اید؟
بار دیگر به امروز و روز گذشته‌ی خود فکر کنید. آیا می‌توانید نیم ساعت را به خاطر بیاورید که واقعا هیچ کاری نکرده باشید؟ مثلا فقط جایی نشسته باشید. همین! بدون این که بخواهید به چیزی فکر کنید، تصمیمی بگیرید یا کار خاصی در آن دقایق انجام دهید.

🔷 این «هیچ‌کاری نکردن» گمشده‌ی بسیاری از ما است که باید دوباره آن را پیدا کنیم. می‌توانیم با یک تمرین شروع کنیم. با روزی نیم ‌ساعت آغاز می‌کنیم. روزی نیم‌ ساعت هیچ‌کاری نکنید! یک جای راحت بنشینید، اگر کسی صدایتان زد پاسخ ندهید. اگر تلفنتان زنگ خورد یا صدای پیامی آمد توجه نکنید. لازم نیست به اطرافیانتان توضیح دهید که دارید چه می‌کنید یا در اصل دارید چه نمی‌کنید! سعی کنید در این نیم ساعت هیچ ‌کاری نکنید و به چیزی فکر نکنید. حتما فکرهایی به ذهن شما خواهد آمد. اما مهم است که شما تصمیم نگرفته‌اید که بنشینید و فکر کنید. فکرها از یک سو خواهند آمد و از سوی دیگر خواهند رفت. اگر این کار را انجام دهید، اتفاق‌های جالبی را تجربه خواهید کرد.

🔷 به یاد داشته باشید که:

  1. خلاقیت و خودشکوفایی در شما معمولا وقتی اتفاق می‌افتد که گاهی هیچ‌کاری نکنید. در این زمان‌هاست که مغز شما به کار می‌افتد.
  2. وقتی چند کار را به طور هم‌زمان انجام می‌دهید، این‌گونه نیست که مغز شما هم‌زمان آن چند کار را با هم انجام دهد. مغز شما مدام در حال تغییر حالت و تعیین وضعیت جدید خواهد بود و برای این کار انرژی زیادی صرف می‌کند.

مثلا وقتی شما گوشی به دست دارید و در مدت یک دقیقه هم اینستاگرام خود را کنترل می‌کنید، هم پیامک می‌خوانید، هم به یک صوت آموزشی گوش می‌دهید، مغز شما در همین یک دقیقه چند بار تغییر وضعیت داده است و انرژی زیادی مصرف کرده است. به همین خاطر است که گاهی می‌بینید که یک ساعت است بی‌هدف در گوشی در بین برنامه‌های مختلف پرسه زده‌اید، بدون این که به زعم خودتان کار فکری خاصی انجام داده باشید، خسته شده‌اید و ممکن است انرژی لازم برای انجام دادن کار مهم و اصلی خود را نداشته باشید. این اتفاق به دلیل عملکرد مغز رخ داده است.

🔷 با توجه کردن به عادات و کارهای روزمره‌تان می‌توانید کاری کنید که ابزارهای قدرتمند و بسیار مفیدی مانند گوشی همراه، به جای آن‌که برای شما تصمیم بگیرند در خدمت شما باشند.

مهرزاد کریمی

در آینده می خواهی چکاره شوی

چرا نباید از بچه‌ها بپرسیم که «وقتی بزرگ شدی می‌خواهی چه‌کاره شوی؟»

بیشتر ما از وقتی کودکمان زبان باز می‌کند شروع به پرسیدن این سوال می‌کنیم.
این سوال معمولا با بهترین نیت و به این دلیل پرسیده می‌شود که بتوانیم بهترین کارها را برای دست‌یابی کودک به این شغل انجام دهیم. اما وقتی آینده‌ی مشاغل و تاثیر تغییرات فناورانه را بررسی کنیم، متوجه می‌شویم که این سوال در واقع تله‌ای برای فرزند ما است‌.

فناوری، همه یا اکثر شغل‌های امروزی را دگرگون خواهد کرد. مطالعات نشان می‌دهد که فناوری برای ۸۰۰ میلیون شغل جایگزین ایجاد خواهد کرد. بنابراین زمانی که یک کودک به سنی برسد که به یک نیروی کار تبدیل شود، مشاغل هم تغییر کرده‌اند.

مسیرهای شغلی خطی مربوط به گذشته بودند. بر اساس یک پژوهش، کودکانی که الان به مدرسه می‌روند، در طول عمر خود ۱۷ شغل در ۵ مسیر شغلی عوض خواهند کرد. در واقع ۶۵ درصد کودکانی که اکنون وارد دبستان می‌شوند، در نهایت با شغلی از دنیای کار خداحافظی می‌کنند که اکنون وجود ندارد.

به همین خاطر لازم است آنها را برای دنیایی در حال تغییر و پیچیده و یادگیری مداوم در زندگی آماده کنیم. پس نباید به او بگوییم که مسیر شغلی چیزی ثابت در زندگی است‌. به جای آن باید او را تشویق کنیم که بفهمد دوست دارد چه کاری انجام دهد، چه چیزی یاد بگیرد و فکر کند که دوست دارد چه مشکلاتی را حل کند.

🔺 چند توصیه

🔸جایگزینی سیستم‌های آموزشی فعلی با یادگیری تجربی، حل مسأله و یادگرفتن چگونگی یادگیری.
🔸اولویت دادن به سواد دیجیتال
🔸آموزش مهارت‌های نرم مانند هوش عاطفی و انطباق‌پذیری
🔸ارائه‌ی مشکلات دنیای واقعی متناسب با سن‌ بچه‌ها به صورت بازی و تشویق آن‌ها به استفاده از چیزی که در مدرسه و خانه یاد گرفته‌اند؛ تا از آن‌ها در ترکیب با خیال‌پردازی‌هایشان در جهت حل مشکلات استفاده کنند.

یک نمونه:
«من اخیرا از طریق یک گفتگوی ویدیویی با برادرزاده‌ها و خواهرزاده‌هایم در یک حل مساله‌ی واقعی مشارکت کردیم. همگی‌ آن‌ها که زیر ۹ سال بودند، شروع به پرورش سبزیجات در باغچه‌ کرده بودند. آن‌ها با رویش هر گیاهی ذوق‌زده می‌شدند. من از این فرصت برای بحث درباره‌ی تغییرات آب‌وهوایی و آلودگی پلاستیک‌ها استفاده کردم. از آن‌ها پرسیدم که مهارت‌های باغبانی آن‌ها چگونه به زمین کمک می‌کند؟ پاسخ‌های آن‌ها شامل راه‌حل‌هایی بود. مثلا این‌که دیگر نیاز نیست تا مغازه‌ی میوه‌فروشی رانندگی کنیم یا نیازی نیست که از کیسه‌ی پلاستیکی برای آوردن میوه‌ها استفاده کنیم. من به آن‌ها تصاویری از سازه‌های کشاورزی عمودی نشان دادم. در آخر گفتگو آن‌ها بسیار هیجان‌زده بودند چون به این ایده رسیده بودند که با یک مزرعه‌ی عمودی می‌توانند به همسایگانشان نیز سبزیجات بدهند.»

پیش‌بینی این امر که انقلاب‌های فناورانه چگونه مشاغل را تغییر می‌دهند غیرممکن است. ولی ما می‌توانیم به کودکانمان کمک کنیم که چگونه در این آینده‌ی پیچیده و در حال تغییر رفتار کنند. این کار را می‌توانیم از طریق تشویق آن‌ها به تکیه بر کنجکاوی‌هایشان، کشف علاقمندی‌هایشان و استفاده از قدرت تخیل‌شان ذاتی‌شان انجام دهیم.

منبع: theglobeandmail.com