پرورش و آموزش
دو کلمهی پرورش و آموزش معمولا با هم به کار برده میشوند و در نزد عموم نیز معنای تقریبا مشابهی دارند.
این دو کلمه تفاوت ظریفی با هم دارند که درک آنان به رغم همسانی و همراهیشان ضروری است.
پرورش جریانی است منظم و مستمر که نتیجهی آن رشد هدایت شده در زمینههای مورد نظر است. پرورش دارای یک نظام معین است. یعنی مجموعهای از قواعد و ساختارهایی که مشخصات و نوع حرکت را تعریف میکنند.
آموزش اما نظام نیست. فعالیتی هدفدار و طراحی شده است که فرصتها و موقعیتهایی را درون یک نظام پرورشی فراهم میکند که یادگیری را تسهیل کند.
تعریف آموزش را میتوان از دو منظر سنتی و جدید مقایسه کرد. در تعریف کلاسیک و سنتی، آموزش به معنای انتقال معلومات از ذهن تعلیمدهنده به تعلیمگیرنده است.
اما در تعریف جدیدتر از آموزش، آن را تحریک و راهنمایی و سازماندهی یادگیری میدانند.
دربارهی یادگیری، یادگیری خلاق و ضرورت لذت بردن در جزوههای پیشین بحث کردهایم. در اینجا هدفمانم بحث دربارهی برنامهریزی آموزشی است که همهی معلمان قاعدتا با آن آشنایی دارند.
همانگونه که میدانید نخستین نظریهپرداز اصلی برنامهریزی آموزشی ماکارنکوی روسی بود که «منظومهی پداتوژیکی» او حدود صد سال پیش (۱۹۱۳) در شوروی نگاشته و همراه با نظریات جانبی ماکارنکو به عنوان نخستین برنامهریزی آموزشی به مفهوم جدید مورد استفاده قرار گرفت.
در کشورهای غربی نیز یکی دو دههی بعد، توسط ژان پیاژه برنامهریزی آموزشی جدید تدریس و تدوین شد.
کلمهی «جدید» معطوف به واژهی برنامهریزی است نه آموزش که عمری همپای عمر بشر و دهها هزار سال سابقه دارد.
برنامهریزی آموزشی اما مفهومی جدید بود که نوع غربی آن یعنی نظرات پیاژه در حوالی سالهای ۱۹۶۰ (یعنی دههی ۱۳۴۰ شمسی) به ایران هم رسید و ساختار برنامهریزی آموزشی در کشور ما را تشکیل داد.
اما آموزش و برنامهریزی آموزشی، مدام در حال تحول است و همراه با تحولا اجتماعی ارزیابی، تصحیح و بهروز میشود.
مثلا اکنون بسیاری از نظرات پیاژه در سطوح بالای آموزشی جهان (کشورهای اسکاندیناوی و شرق آسیا) کنار گذاشته شده و شیوههای مدرنتر و موثرتری جایگزین شده است. (کشور ما هنوز از این نظر مقداری عقب است و در کتب تدریس برنامهریزی آموزشی همچنان پیاژه حرف اصلی را میزند.)
یکی از نظرات پیاژه که شاخص اصلی نظرات او نیز هست و در سالهای اخیر مورد تردید قرار گرفته است، برنامهریزی رشد بر اساس سن کودکان است.
پدیدههایی چون رشد ناموزون، تحولات علمی و سنعتی و آگاهتر شدن والدین و مهمتر از همه امکان بررسی علمی یادگیری با استفاده از مکانیزم عملیات پیچیده در مغز، اعتبار تقسیمبندی پیاژه را خدشهدار کرده و سن دریافت بسیاری از چیزها را بسیار پایین آورده است.
مثلا قدرت درک فانتزی تفکر مجرد که از نظر پیاژه در سن ۱۲ سالگی ایجاد میشد، اکنون در بسیاری مشاهدات حتی تا یک سالگی نیز (برخی مراحلش) پایین آمده است. همانگونه که در جزوهی «گنجی به نام خواندن» در این باره اظهار شده، لازم است همهی ما بخشی از وقت خود را صرف جستوجو در یافتههای جدید علمی در زمینهی کار خود کنیم. اینترنت چنین کاری را بسیار سهل کرده است.
تقدم فعالیت بر برنامه
در هر برنامهریزی باید به نقش مهم و متقدم فعالیتهای آموزشی بر برنامهریزی آموزشی دقت کرد. در حالی که ظاهرا به نظر میرسد که باید ابتدا برنامهریزی و سپس حرکت به سوی آموزش کرد.
اما واقعیت این است که نظام آموزشی را نمیتوان به دلیل نگارش یا تصحیح برنامهریزی آموزشی، تعطیل کرد.
برنامهریزی آموزشی اما میتواند طی یک فرایند تدریجی، وضع موجود را به وضع دلخواه تبدیل کند. یعنی اتومبیل آموزش باید در حال حرکت تعمیر شود.
این کار وقتی ممکن است که همهی اجزای یک نظام آموزشی (ورودی- فرآیند- خروجی)، درست کار کنند تا هدف و نتیجهی مطلوب حاصل شود.
آگاهی از اجزای برنامهریزی آموزشی که از طریق پایگاههای اطلاعرسانی قابل دسترسی است برای همهی معلمان ضروری است.
همهی ما باید اطلاعات لازم را دربارهی منابع و بودجه و نوع تصمیمگیریها داشته باشیم و از اهداف کلان مدیریتها مطلع شویم تا با تشخیص جایگاه خود در آن میانه، به بهترین نحو، هم از عهدهی وظایف خود برآییم و هم زمینهی رشد و ارتقای شغلی و درآمدی خود را فراهم کنیم.
تغییر، توسعه و رشد
این سه واژه که بسیار هممعنی به نظر میرسند با هم شباهتها و تفاوتهای مهمی دارند.
تغییر به معنای هر گونه جابهجایی است اما تغییر و تحول آموزشی باید از جنس «توسعه» باشد و امکانات قبلی را به نحو مطلوبی در جهت اهداف اصلی گسترش دهد تا بتوانیم به رشد مورد نظر دست یابیم.
تغییرات در فرایندهای زیستی بدون دخالت انسان انجام میشود. انسانها نقش مستقیمی در مثلا افزایش یا کاهش دمای هوا ندارند یا اصلا نقشی ندارند. اما تغییراتی که از جنس توسعه است وضعیت دیگری دارند.
همهی تغییرات توسعهای، خودخواسته و هدفمند هستند.
معلمان هر چه بیشتر از ضرورت و شکل تغییرات توسعهای آگاه شوند، در کیفیت کار آنها تاثیر بیشتری خواهد داشت و میتوانند در جهت سه شاخص اصلی توسعه حرکت کند:
تداوم/ بهزیستی آدمیان/ خودخواسته بودن تغییرات
تشخیص
مهمترین مرحله در برنامهریزی آموزشی «تشخیص» است.
این تشخیص باید از بالاترین سطوح آموزشی تا هر کلاس درسی و از بالاترین ردههای سیاستگذاری تا معلم هر کلاس انجام شود.
تشخیص به طور خلاصه یعنی تحلیل علت یا طبیعت هر وضعیت.
– ضعف سواد خواندن در دورهی دوم دبستان
– پایین بودن درک مباحث ریاضی نسبت به علوم
– بیعلاقهبودن دانشآموزان به این یا آن درس
کمبود انگیزه در دانشآموزان برای یادگیری
و چیزهایی از این قبیل تشخیصهایی هستند که با استفاده از بررسی عوامل موثر و اطلاعات مربوط به آن وضعیت قسمتهایی از یک برنامهریزی آموزشی (یا همهی آن را) تصحیح میکنند. در بررسی عوامل یک وضعیت، هم عوامل درونی و هم عوامل بیرونی باید مورد دقت قرار گیرند.
مهمترین ابزارهای تشخیص یافتههای آماری هستند که همهی موارد شاخص را در برمیگیرند: تعداد دانشآموزان، نرخ ثبتنام، نرخ ارتقای کیفیت آموزشی، نرخ افت آموزشی و از این قبیل.
معلمان باید بتوانند با استفاده از ابزارهای تشخیص در محل و منطقه و مدرسهی خود، در بهبود برنامهریزی آموزشی مشارکت کنند.
شما بنویسید:
پاسخ این سوال را برای سرپرست گروه ارسال کنید و جزوهی بعدی را دریافت کنید.
با استفاده از ابزارهای مناسب تشخیص برای تحلیل وضعیت کلاس خودتان نقاط ضعف کلاستان و راه بهبود را بنویسید.
با سلام و خسته نباشید خدمت شما
بنده برای تشخیص وضعیت کلاس از امتحان های گوناگون متناسب با توانایی های کودکان و انجام بازی های فکری و کارهای گروهی نقاط قوت و ضعف دانش آموزان را بررسی و تحلیل میکنم ، و بعد از انجام تحلیل آن ها را گروه بندی میکنم و با گذاشتن افراد قوی و متوسط و ضعیف در گروه آن ها را به سمت بهبودی کامل میبرم و سعی میکنم که بتوانم تعادل را در همه دانش آموزان به وجود بیاورم .
با سلام من معلم بچه های پیش دبستانی هستم من برای پیدا کردن نقاط ضعف دانش آموزانم روشهای مختلفی را امتحان کردم ولی هیچ کدامشان خوب جواب نداد تا اینکه فکر کردم خودم با اونا مث دوست باشم و مشکل اونهارو پیدا و بهشون کمک کنم
با سلام و احترام
در مدارس این منطقه متاسفانه ضعف در خواندری و نوشتاری بسیار زیاد می باشد. دانش آموز به پایه پنجم دبستان آمده است اما هنوز نمی تواند یک کلمه را بدون صدا کشی و مکث راحت بخواند . آیا این نقطه ضعف بعد از شناسایی برطرف می شود. با تلاش های مستمر و استفاده از کتاب های مکمل درسی حتی کلاس اول نتوانست تاثیری در پیشرفت دانش آموز داشته باشد. متاسفانه ضعف های بزرگ همچون سرطانی مهلک است که شیمی درمانی هم تاثیر ندارد. این فاجعه ها متاسفانه در نظام آموزشی جدید شدیدا به چشم می خورد و بسیار نگران کننده است. من بحثی در مورد پیشرفت دانش آموز برای قدم های بهتر و استوار تر ندارم ، زیرا ضعف دانش آموزان من جبران ناپذیر است.
سلام در منطقه ما به علت دوزبانه بودن خیلی از دانش اموزان درست کلمات رو تلفظ نمی کنند و بالهجه محلی کلمات رو می خوانندبه نظر من با تمرین وتکرار زیادبه صورت بازی می شود این ضعف رو از بین برد.
با سلام
من معلم پایه دوم هستم که متاسفانه دلیل کرونا
دانش آموزانم که دو سال متوالی به صورت غیرحضوری و حضوری به دبستان آماده اند هنوز به مدرسه عادت ندارند و این باعث مشکلات متعدد مثل اضطراب و ترس از معلم و محیط مدرسه که پیامد های آن را در مسایل آموزشی و پیشرفت تحصیلی و بازخورد آن پدیدار شده و فکرکنم راه حل ان در اعتماد سازی و همراهی والدین با مدرسه می باشد که همکاران بتوانند بستر مناسب برای تحصیل انها فراهم آورند .