پرهیز از اهمالکاری
برای واژهی «اهمالکاری»، معانی متفاوتی میتوان در نظر گرفت. رایجترین آنها انجام یک کار بدون دقت لازم در جزییات است.
اما در این جزوه، ما به این واژه نگاه دیگری داشتهایم و اهمالکاری را ناشی از دو علت میدانیم:
– دقت نداشتن در اولویتسنجی
– عدم تشخیص زمان مناسب برای انجام یک کار یا مرحلهای از آن
این دو علت باعث میشود که در انجام کارهای فوریتر تعلل کنیم و مدام آنها را به تعویق بیندازیم.
حتما برای شما هم بارها پیش آمده است که کارهای ضروری خود را یک یا چند بار عقب انداختهاید و ترجیح دادهاید سراغ کارهایی با ضرورت کمتر بروید. هر یک از ما تجربههای زیادی در این زمینه داریم.
در اینگونه موارد ما سراغ کارهایی میرویم که لزوا بد نیستند و گاهی حتی کارهای خوبی هستند اما ضرورت و فوریت کمتری دارند.
چرا این کار را میکنیم؟
دلیلش در مورد هر کس فرق میکند اما معمولا به این دلیل است که انجامشان رنج و زحمت کمتری دارد.
مثلا در اولویتبندی فعالیتهایتان نوشتهاید که باید امروز همزمان با سایر افراد گروهتان، جزوهی معینی از طرح توسعهی توانمندی معلمان را مطالعه و روی آن فکر کنید تا تعاملات مربوط به آن را انجام دهید. اما به جای آن، سراغ وبگردی و جستجو برای یاد گرفتن پخت کیک خانگی میروید. یا حتی سراغ جزوهی دیگری از همین طرح میروید که عنوانش چشمتان را گرفته ولی مربوط به مرحلهی دیگریست. بنابراین لازم است کمی به کارهای روزانهتان توجه کنید و مثالهایی از کارهای خودتان بنویسید که نشانگر اهمالکاری هستند.
اهمالکاری موضوعی است که ربط زیادی به سطح تحصیلات ندارد و در افراد با سطح تحصیلات مختلف بسیار شایع است. پس اول بپذیریم که نباید این موضوع را انکار کنیم یا از آن خجالت بکشیم. همهی ما اهمالکاری میکنیم. اما بعضی افراد از یک جایی به بعد سعی میکنند به اهمالکاریهایشان توجه بیشتری کنند و آن را کاهش دهند. این مهمترین و اولین قدم برای کم کردن میزان اهمالکاری است. فراموش نکنید که ما انتظار نداریم که بتوانیم اهمالکاری خود را به صفر برسانیم. بلکه حتی اگر ۲۰ یا ۲۵ درصد هم آن را کاهش دهیم، تغییرات محسوس و شگفتانگیزی در پیشرفت و توسعهی فردیمان احساس خواهیم کرد.
حالا باید چه کنیم؟
ابتدا سعی کنیم زمینهی اهمالکاری خود را بشناسیم.
مثلا ممکن است زمینهی اهمالکاری یک شخص وبگردی باشد یا فرد دیگری با انجام بازیهای کامپیوتری یا موبایلی کارهای اصلی و ضروری خود را به تعویق بیاندازد. یا مثلا شخصی دیگر با تمیز و مرتب کردن منزل یا آشپزی کردن این کار را انجام دهد. پس ابتدا با نگاه دقیق به خودمان و کارهایمان در روز متوجه شویم که زمینهی اهمالکاریمان چیست. حالا باید سعی کنیم که در این زمینههای پرت کنندهی حواس تغییر ایجاد کنیم. مثلا اگر شما متوجه شدیم که مرتب کردن منزل زمینهی اهمالکاری است، سعی کنیم زمان انجام آن را تغییر دهیم. سعی کنیم آگاهانه زمان آن را کم کنیم.
یا اگر زمینهی اهمالکاری چرخیدن در اینستاگرام است، در ساعاتی از روز که میدانیم باید به مطالعه و یادگیری اختصاص داده شود، گوشی خود را کنار بگذاریم یا اصلا آن را خاموش کنیم و پس از تمام شدن کار به سراغ آن برویم. باید با این نگاه دقیق زمانبندی فعالیتهای روزانهی خودمان را به دست آوریم.
ببینیم چه زمانی برای مطالعه بهتر است. چه وقتی را بهتر است به بازی با فرزندمان اختصاص دهیم. چه زمانی تمرکز بهتری برای حل تمرینات توسعهی توانمندی داریم و الیآخر.
با درک صحیح از زمانبندی فعالیتها متوجه شویم که چطور میتوان ساعات انجام کارها را تغییر داد و از پرت شدن حواس به سمت کارهایی جلوگیری کرد که معمولا کارهای بدی هم نیستند اما بهانه و زمینهی اهمالکاری را فراهم میکنند.
توجه داشته باشید که مغز انسانها لذت لحظهی فعلی را ترجیح میدهد به لذتی که قرار است در آینده به دست آورد. پس طبیعی است هنگامی که میخواهیم کتابی را مطالعه کنیم که میدانیم به آگاهیمان در آینده اضافه میکند، اهمالکاری به سراغمان بیاید و ترجیح بدهیم تلویزیون را روشن کنیم و سریالی را ببینیم که الان ما را سرگرم میکند و لذتبخش است. خصوصا که به صورت ناخودآگاه در ذهن تصور میکنیم حالا وقت برای مطالعه داریم. ما در لحظه برای تلویزیون دیدن پاداش میگیریم و این پاداش همان لذت بردن لحظهای است.
شاید برای حل مشکل اهمالکاری که احتمالا منجر به عذابوجدان، حال ناخوش و حس بدی در ما میشود، بهتر باشد کمی در خود دقیق شویم. خودمان را بیشتر درک کنیم. به کارهایی که انجام میدهیم دقیقتر شویم و بیشتر توجه کنیم.
از خودمان بپرسیم چرا کاری که باید انجام دهیم آنقدر برایمان لذتبخش نیست که در آن عمیق شویم و نخواهیم سراغ کار دیگری برویم؟ شاید هم لذتبخش است اما برای ما کاری سخت به حساب میآید. مثلا ممکن است به این دلیل که مطالعه جزو عادات و فعالیتهای روزانهمان نیست، کاری سخت به حساب میآید.
خب حالا راهحل چیست؟
چطور میتوان مطالعه کردن را به عادتی روزانه تبدیل کرد؟
شما حتما پاسخی برای این سوال خواهید یافت. در کتابها و مقالات روانشناسی مختلف راهحلهای مختلفی برای ایجاد عادات مثبت پیشنهاد شده است. اما پیشنهاد ما این است که به خودتان بیشتر نگاه کنید. با خودتان بیشتر آشنا شوید. از حالات و روحیات خودتان باخبر شوید. یادتان هست قبلا از شما خواسته بودیم روزی نیم ساعت هیچکاری نکنید؟ این «هیچکاری نکردنهای روزانه» به شناخت بیشتر خودتان کمک میکند. این نگاه به خود، شما را جلو میبرد و سرآغاز خوبی برای رهایی از اهمالکاری خواهد بود.
بار دیگر تاکید میکنیم که قرار نیست شما اهمالکاری را به طور کامل از بین ببرید. بلکه اگر کمی هم در این راه پیش بروید، اثرات شگفتانگیز آن را خواهید دید.
پس با کشف زمینهی اهمالکاری خودتان پیشرفت کنید.
شما بنویسید:
پاسخ این سوال را برای سرپرست گروه ارسال کنید و جزوهی بعدی را دریافت کنید.
اگر بخواهید مطالب این جزوه را برای دانشآموزان کلاستان تدریس کنید، برای درک بهتر آنها از اهمالکاری، چه مثالهایی میزنید؟
برای آنها ابتدا چند مثال از اهمال کاری میزنم مثلا اگه اگه در این ساعت تکالیف ودرس خود را مطالعه کنند وکارهای دیگر رو روی برگه یادادشت کنند ودر وقت وزمان مناسب انجام دهند. اگه برنامه تلویزیونی هست ان راضبط کرده ودر یک زمان دیگر برنامه ظبط شده رو مشاهده کنند خلاصه در پایان برای جلسه بعدی یک گزارش از این کار بنویسند ودر جلسه بعد ارائه بدهند واز تجربیات همدیگر استفاده کنند.