آموزش «خانه» در کتابهای دبستانی
به نظر شما، برای آموزش مفهوم «خانه» به دانشآموزان دبستانی کشورمان، آیا متن زیر که از کانال «سبز، زندگی کنیم» انتخاب کردهایم، برای کتابهای اجتماعی دبستان مناسب نیست؟
نکتهی جالب این است که در این متن، برخلاف متنهایی که دربارهی مفهوم «جهانی» نوشته میشوند، خانههای کوچکتر و اولیه، رد نشده و به دانشآموز و به ما میآموزد که «خانه» همهی اینها را شامل میشود
وقتی از نانوایی سر خیابون نان می گیرم
و به سمت خانه راه می افتیم،
می گوییم “دارم میروم خانه”
وقتی از شهری که در آن درس می خوانیم می خواهیم به شهرمان برگردیم،
می گوییم “دارم میروم خانه”
وقتی از یک کشورخارجی که در آن اقامت داریم
می خواهیم به ایران برگردیم، می گوییم “دارم میروم خانه”
فلیکس بام گارتنر، ماجرا جوی اتریشی،
وقتی در لبه فضا، از کپسولش بیرون آمد و می خواست سقوط آزاد تاریخی اش را به سمت زمین شروع کند،
گفت “دارم میروم خانه”
فضانوردان ایستگاه فضایی، وقتی دلشان تنگ می شود،
از پنجره های کوچک ایستگاه فضایی، به زمین نگاه می کنند،
به خانه نگاه می کنند.
آنها بیشتر وقتها به جای کلمه زمین، از خانه استفاده می کنند.
… و مدام
خانه مان بزرگتر می شود
و آدمها،
جدا از نژاد و رنگ و ملیت،
عضو خانوادۀ ما و برادر و خواهرمان می شوند.
از نظر فضانوردی که از فضا به زمین می نگرد،
زمین و همه موجوداتش، یک خانواده اند
از چنین نمای بزرگی،
زمین یک موجود زنده صاحب شعور و آگاهی است
و هویت تک تک موجوداتش در گرو هویت کل آن است.
اگر روزی آدمها
بدون آنکه به مرز فضا سفر کنند،
به چنین دیدگاه وسیعی برسند،
وقتی که به جای شهرِمن و کشورِ من، بگویند زمین من!
دوره جدیدی برای بشر آغازخواهد شد،
آنوقت است که بشر
به جایگاه واقعی و هدف نهایی اش
در پهنه جهان هستی پی خواهد برد…
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.