چرا در نمایشگاه کتاب تهران ۹۸ شرکت نکردیم؟
طبق مقرراتِ تیولداران
امسال نشر دبستانک و انتشارات فردین به دلیل روشهای نادرست و غیرعادلانهی برگزاری نمایشگاه کتاب در این گردهمایی حضور ندارند.
دلایل ما برای عدم حضور در نمایشگاه کتاب امسال، ربط و شباهتی با استدلالهای برخی از دوستان ندارد که تحت عنوان «حمایت از کتابفروشان» با فروش کتاب در نمایشگاه مخالفند و آن را به بازار مکاره تشبیه میکنند که تشبیهی نادرست و غیرمنصفانه است. نظراتمان را در اینباره انشاءالله در فرصتهای مناسب خواهیم نوشت.
در اینجا اما حرفمان در مورد کسانیست سالهاست به ناحق و با استفاده از رانتهای متعدد، تیولدار کتابهای کودکان شدهاند و انجمن ناشران کودک، که به هیچوجه یک تشکل صنفی نیست، حیاط خلوت دکان کاسبی آنان است.
امسال ما در نشر فردین ۵۷ کتاب از چهار سال اخیر داشتیم و نزدیک به هشتاد جلد کتاب جدید در هر دو نشر آماده کردیم که بیش از ۶۰ مورد آنها چاپ شد و به اعلام وصول رسید اما تنها ۱۶ کتاب دبستانک در خانهی کتاب ثبت شد و متصدیان انجمن گفتند ۴۶ مورد اعلام وصولی چاپ دبستانک و پنج کتاب نشر فردین «طبق مقررات»! قابل محاسبه نیست. پس به دبستانک غرفه تعلق نمیگیرد و سهم فردین نیز ۱۵ متر است.
یعنی سهم ناشری که ظرف شش سال ۲۰۰ کتاب چاپ کرده است که یکسوم آن در چهار سال اخیر و بیش از شصت جلد در همین امسال بوده «طبق مقررات»! فقط ۱۵ متر غرفه است.آنان حتی حاضر نشدند آمار خانهی کتاب این دو نشر را تجمیع کنند و غرفهی بزرگتری در اختیارمان گذارند. چون این کار «طبق مقررات»! نبود.
بنابراین تصمیم گرفتیم حرمت خود را حفظ کنیم و در چنین نمایشگاهی نباشیم.
اما این سوال باقی است که اگر قرار است همه چیز «طبق مقررات» باشد، دلیل واگذاری این امر به تشکل صنفی چیست؟
این کار را که سه چهار کارمند ارشاد خیلی بهتر جمع میکردند. اصلا در چنین روابطی، تشکل صنفی کیلویی چند است؟ فقط برای اینکه منافع و حریم چند ناشر بزرگ خصولتی و تیولدار حفظ شود؟
آیا نباید گردانندگان تشکل صنفی طرفهای خود را بشناسند و بتوانند به جز حجم کمی کتابها، کیفیت آنها و جایگاه واقعی هر ناشری را ارزیابی کنند؟ واگذاری به اتحادیه یعنی همین. وگرنه چه اتحادیهای؟
اینها اگر تشکل صنفی بودند، فقط به انبارهای همیشه پر از کاغذ خود نگاه نمیکردند و میدانستند که اکثر ناشران ناگزیرند به دلیل اجبار در کاهش خواب سرمایه، خرید کاغذ و چاپ کتابهارا به آخرین روزها موکول کنند.
اینان اگر غم صنف داشتند با ناشری که در یک سال ۶۰ کتاب تولید کرده و پیش از عید نیز شرح ماجرا را به آنان اطلاع داده، تماس نمیگرفتند که اگر میخواهی بیا در غرفهی جمعی …
در اینباره انشاءالله در فرصتهای دیگر دقیقتر و کاملتر توضیح خواهیم داد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.