دوران سیاه ضحاک

توضیحات

در دو کتاب نخست (خشت اول) سرگذشت چهار شاه اول ایران را خواندید که در زمان‌ آن‌ها ایران رو به پیشرفت رفت اما آخرین آن‌ها، جمشید، مغرور شد و مهربانی خدا را از دست داد.

هم‌چنین می‌خوانید در همسایگی ایران، ضحاک با روشی ناجوانمردانه جای پدر نشست. او که گول شیطان را خورده بود، توسط او دچار مارهایی سیاه روی شانه‌هایش شد که خوراکشان مغز انسان بود.

از آن سو، مردم ایران بی‌خبر از این وقایع، از ضحاک دعوت کردند و او شاه ایران شد. از آن زمان دوران سیاه ایران آغاز شد و جادو به جای هنر نشست و هر روز کسانی قربانی می‌شدند تا مارهای ضحاک آرام گیرند. ضحاک در خواب کسی به نام فریدون را دید که می‌آید و به جای او می‌نشیند. پس برای یافتن او همه‌ی تلاشش را به کار برد.

در این کتاب به «پرده‌خوانی» می‌پردازیم، بیش از هر چیز به فکر افزایش قدرت بیان و افزایش توانایی خواندن و بلندخوانی برای دیگران هستیم و این‌که بتوانیم درباره‌اش گفت‌وگو کنیم.

تقویت قدرت بیان، درک عاطفی مفاهیم و ماجراهای شاهنامه، توانایی گفت‌وگو درباره‌ی آن‌ها و افزایش اعتماد به نفس، چیزهایی هستند که در پی آنیم.

شاهنامه‌ی دبستانک شاهنامه‌ی کودکان سراسر ایران است.

چون با زبان مشترک همه‌ی کودکان ایران یعنی زبان کتاب‌های درسی دبستانی بازگردانی شده و شاهنامه‌ی هر پایه (کلاس) با همان کلماتی است که در کتاب‌های درسی همان پایه (یا قبل از آن) آمده است.