برخورد نو با آموزش ریاضی
تقریبا همهی دستاندرکاران آموزش، با آنکه بر اهمیت درسهای فارسی، علوم و سایر درسها تاکید دارند (برخی به فارسی نظر دارند، برخی علوم و تعدادی نیز درسهای دیگر را بسیار مهم میدانند) اما همهی آنها ریاضی را درسی میدانند که باید بیشترین توجه را به یادگیری آن داشت. در میان خانوادههای ایرانی، اکثر نمرهی ریاضی را مهمتر از سایر نمرات تلقی میکنند.
مثلا تعداد خانوادههایی که برای درسی ریاضی فرزندانشان از کلاسهای خصوصی استفاده میکنند چند برابر بیشتر از همین روش برای درسهای دیگر است. چرا چنین است؟
خواندن متن
این فضاسازی و «توجه بیشتر به درس ریاضی» در اکثر خانوادهها نه به دلیل اهمیتیست که ریاضیات در پیشبرد علوم و تحولات مهم صنعتی دارد، بلکه فقط به یک باور غلط اما بسیار رایج اتکا دارد که گمان میکنند دانشآموزان ایرانی در یادگیری ریاضی ضعف عمده دارند.
چنین باوری کاملا غلط است.
چه در میان دانش آموزان مدارس مشهور (در مناطق مرفه برخی شهرها) و چه در عموم مدارس و حتی در مدارس دورافتادهی روستایی، چنین قضاوتی اشتباه است.
دانشآموزان ایرانی در درس ریاضی ضعیف نیستند. بلکه حتی نسبت به درسهای دیگر بسیار هم در این درس، وضعیت مناسبی دارند. مثالی که در جزوهی دانش متنخوانی آوردهایم (که در کارگاه چهارم خواهید خواند) نشان میدهد که ضعف دانشآموزان در درس ریاضی نه به دلیل ضعف در فهم مفاهیم ریاضی که به دلیل ضعف در سواد خواندن است و اگر برنامههای پیشنهادی در جزوهی «دانش متنخوانی» اجرا شود، سواد خواندن آنها ارتقا مییابد و متعاقبا و خیلی زود، سطح درک مطالب در درسهای ریاضی و علوم نیز بسیار بیشتر خواهد شد.
بنابراین گام نخست در آموزش ریاضی، افزایش سواد خواندن دانشآموزان است. آنان باید بتوانند مساله را به درستی بخوانند تا بتوانند دادهها را بررسی کنند و به حل مساله بپردازند.
لذت از کشف
یادگیری هر درسی و به طور کلی یادگیری هر علمی وقتی کامل و ماندگار میشود که یادگیرنده هنگام یاد گرفتن از یادگیریاش لذت برده باشد.
لذت بردن در ریاضی چگونه است؟
زندهیاد مریم میرزاخانی، نخستین ایرانی که بزرگترین جایزهی ریاضی جهان را از آن خود کرد، در عمر کوتاه و بسیار پربار خود، اوج و قلهی ریاضی معاصر را درنوردید. او در پاسخ به دلیل موفقیتش، علاقهی مفرط به ریاضی را نخستین (و تنها) دلیل میداند.
میرزاخانی اما بسیار جالب، کیفیت این لذت بردن را شرح میدهد.
او پاسخ میدهد هنگامی که پس از مدتی فکر روی یک مساله و سوال ریاضی ناگهان، نکتهی آن را و سپس راه حل را مییابد، بی اختیار میگوید: «آها». و سپس توضیح میدهد که این احساس، با هیچ لذتی قابل مقایسه نیست (نقل به مضمون)
لذت از کشف راهحل مسالهی ریاضی همانگونه است که جانِ مریم گفت. هر چند این نوع لذت، فقط در ریاضی نیست که احساسمیشود. در هر علمی، در هر پژوهشی و در هر جستوجویی، کشف آنچه به دنبال آن بودهایم چنین لذت بیپایانی را نصیب انسان میکند. اما آنچه لذت کشف در ریاضی را در جایگاهی رفیعتر از کشف در هر علم و جستوجویی میکند، این است که همهی مراحل جستوجو و وقوع آن لحظهی فرخندهی «کشف»، فقط در ذهن خود انسان میگذرد. فارغ از همهی هستی و جهان و دیگران. خودت هستی و خودت و میدانی اصلا نمیتوانی چنین لذتی را برای دیگران شرح دهی.
الگو یا استثنا؟
مریم میرزاخانی نه یک استثنا بود و نه حتی باید یک الگو باشد. (همانطور که پدرش در مراسم بزرگداشت او با تاکید فراوان بیان کرد) او مریم میرزاخانی بود و هر کس دیگر را نیز باید با خودش سنجید.
اما آنچه در باب «آها» گفت، راهنمای بسیار خوبی برای راه بردن به درون قلعهی جذاب و بسیار سرگرمکنندهی ریاضی است.
بنابراین آموزش ریاضی را باید از شیوههای سنتی و مبتنی به حفظیات و انجام تمرینهای خشک و کلیشهای دور کرد و به همان سمتی برد که تعداد قابل توجهی از دانشآموزان به مسیر سبزهزار و مفرح «کشف» قدم بگذارند.
یادگیری تلفیقی
در جزوهی دوم از کارگاه سوم (تئوریها) دربارهی ساختار الگوی آموزشی دبستانک توضیح دادهایم و در اینجا تکرار نمیکنیم. فقط بر این نکته پای میفشاریم که تلاش کردهایم هر راه ممکن (و جذاب) را برای ورود دانشآموزان به آن قلعه مهیا کنیم. آنها از هر راهی که درون قلعه بیایند (و معمولا از چند راه، همزمان وارد میشوند) اتفاق فرخندهایست و پس از ورود به قلعهی ریاضی، آنان لذت بردن از کشف را خواهند چشید.
شما میتوانید این امکان را در اختیارشان قرار دهید.
اگر این جزوه را با دقت مطالعه کنید و به ویژه اگر باور کنید که همه «پاسخ»ها میتواند به نوعی درست باشد و نباید روی هیچ پاسخی حتی واقعا درست، بیش از حد تاکید کرد.
درستترین پاسخ به هر سوال یا مساله،
همان سی چهل ثانیه فکریست که روی آن مساله یا سوال میکنند.
شما بنویسید:
پاسخ این سوال را برای سرپرست گروه ارسال کنید و جزوهی بعدی را دریافت کنید.
آیا تقویت مهارت «خواندن متنها» در دانشآموزان، با «تقویت ریاضی» رابطه دارد؟ و این رابطه بین متن خوانی و درک مفاهیم ریاضی، چگونه میتواند به درک بهتر آنها از درس ریاضی منجر شود؟ یک مثال در این مورد بزنید.
با سلام و خسته نباشید
همانطور که در جزوه آمده است ، تقویت « خواندن » دانش آموزان باعث درک بهتر درس ریاضی می شود .
خواندن باعث می شود که دانش آموزان صورت سوال را بدون هیچ نقصی بخوانند و از همه مهم تر مفهوم آن صورت سوال مسئله را در کنند ، و این مهم ترسم نقش خواندن است .
بنابراین آن چه در این جا مهم است فهم صحیح و درست دانش آموزان از صورت سوال است ، تا بتوانند برای سوال خود جواب مناسبی پیدا کنند .
مثال آن دانش آموزی است که وقتی صورت سوال یک مسئله ریاضی میخواند و روی خواندن او کار شده است ، او می تواند صورت مسئله را به خوبی درک و هر چه زودتر برای پاسخ آن سوال اقدام کند .
با سلام
خواندن، شرط لازم برای موفقیت در درس ها می باشد. خوب خواندن از عوامل مهم پیشرفت و سرگرمی و لذت بردن از حل مسئله برای یک دانش آموز است. دانش آموزی که در خواندن صورت مسئله اشکال نداشته باشد خیلی زودتر و راحت تر راه حل مسئله را می یابد،چون خودش را در همان موقعیت مسئله قرار میدهد.
من خودم به عنوان معلم پایه اول میبینم که بیشتر دانش آموزان متن را حفظ میکنند بدون اینکه کلمات را تشخیص دهند. پس باید دانش آموز را در همان موقعیت صورت مسئله قرار داد.
من سالهای از خدمت ام ریاضی وعلوم وفیزیک تدریس داشتم.
همیشه به دانش آموزان تاکید داشتم که نصف جواب مسئله در صورت سوال گفته شده وتاکید میکردم سوال رودوباره بخوانند وببیند که چه اطلاعاتی داده وچه خواسته
با سلام تجربه ثابت کرده است که تا صورت سوال درست خوانده نشود به جواب درست نمی رسیم زمانی که صورت سوال به درستی خوانده شود خود به خود جواب آن در ذهن نقش میبندد. خواندن مثل یک زمین می ماند اگه زمین را درست هموار کرده باشیم اب به درستی به همه قسمت های ان هدایت میشود ولی اگر ناهموار باشد اب درهمانجا می ماند وبه جلو پیش نمی رود خواندن در اینجا زمین وبه پاسخ درست رسیدن سوال ریاضی و یا هر درس دیگری سطح هموار میباشد وحاصل ان میشود که آب به همه زمین میرسد
بله به نظربنده خواندن متن ها با تقویت ریاضی رابطه مستقیم دارد. چون اگر دانش آموز متن درس را بتواند بفهمد و درک کند راحت تر میتواند به دنبال پاسخ و راه حل باشد.
زمانی که دانش آموز بتواند متن را به درستی بخواند و مفاهیم ان را در ذهن تجزیه و تحلیل کند میتواند راحت تر به پاسخ برسد.
برای مثال اگر دانش آموز بتواند متن یک مسئله در ریاضی را بخواند و آن را پیش خود(در ذهنش) تجزیه و تحلیل کند و بتواند درک این را داشته باشد که نکات مهم مسئله را از صورت مسئله درآورد و بفهمد که این مسئله پیش رو چند قسمت دارد و از چه روشهایی می تواند به جواب برسد یعنی مسئله را کاملا فهمیده پس به جواب خواهد رسید.